پارت بیست :

- ببخشید، بله خانم شفقت.

راستی نمی دانم من چرا این قدر با او راحت بودم و اصلا نمی توانستم به اسمش پیشوند و پسوندی بدهم ولی او همیشه مرا خانم شفقت صدا می کرد با این که چند سالی هم از او کوچک تر بودم.

- به خانومت زنگ زدی؟

- هر چی ز ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.